دوتا گوش بسته با یه زبون دراز داره

یه روز اعتراض داره یه روز سازگاره

یه نمونه ی بارز از تناقض

از هر طرف قرار گرفت مورد تعارض

ذهنش از بچگی شد قربانی تجاوز

به درد بی درمونش زدن انگ تمارض

انقد کشید تا کلفت شد پوستش

امنیت و میدید تو خونواده دوستش

زندگی زور بش میاورد تا بکنه خوردش ترکوندش

ولی اون سفت سر جاش واستاد

تا که بالاخره اونو سر جا

نشوندش ساخت سوختش

هدفو نشونه گرفتو چشماشو دوخت بِش

روز به روز بش نزدیک تر شد

و فکر کرد تا خودشو رسوند بش

خطر همیشه بودش بیخ گوشش

قدرت اونو برد تا دور از انتظار

تا بالاترین طبقه ی برج زهرمار

جایی که بازی با جون

آدما شده واسشون خنده دار

[کروس]

ظالم شده بالا خواه مظلوم

گناهکار ظاهر معصوم

میگه آزادی میکنه ممنوع

این درد نه نداره درمون

این درد نه نداره درمون

نه نه این درد نه نداره درمون

نه نه این درد نه نداره درمون

این درد درمون نداره نه نه نه

لعنت به این درد بی درمون

وقت داشتنش همه میشن کور

ریزا تو این چرخه میشن غول

با این درد بی درمون

نداره درمون این درد

نه نه این درد درمون نداره

نه نه نه

نداره درمون این درد نداره نه

این درد درمون نداره نه نه نه

[ورس دو]

این درد نداره درمون ممنون

در دیگ باز بود لب به لب *ن بود

جمع مفتبرا منهای من بود

من عسل و میخوام زنبور کندو

نیش میزنه چیش بیخ تا بیخ ریش

رخ شاه گرفت و وزیر حالیش نیست

فیل دست تو دست اسب میگیرن زیر

سربازا کف زمین غرق خون خیس

لت و پار روزگار تیره و تار

تابوت ها رو دست جمعیت همه زار

بنویس تو تاریخ قهرمان ها مُردن

زنده هاشونم گذاشتیم سر کار

فکرشو کن انرژی پاک

جابه جایی تو یه لحظه

هر جایی باشه جات

مثل دونه ی دومینو قطاری کنار هم

یکی افتاد تا ته صف میشه صاف

[کروس]

ظالم شده بالا خواه مظلوم

گناهکار ظاهر معصوم

میگه آزادی میکنه ممنوع

این درد نه نداره درمون

این درد نه نداره درمون

نه نه این درد نه نداره درمون

نه نه این درد نه نداره درمون

این درد درمون نداره نه نه نه

لعنت به این درد بی درمون و

وقت داشتنش همه میشن کور

ریزا تو این چرخه میشن غول

با این درد بی درمون

نداره درمون این درد

نه نه این درد درمون نداره

نه نه نه

نداره درمون این درد نداره نه

این درد درمون نداره نه نه نه